جدول جو
جدول جو

معنی شاه شهید - جستجوی لغت در جدول جو

شاه شهید(هَِ شَ)
شاه شهیدان. سیدالشهدا. لقبی است که روضه خوانها بحضرت حسین بن علی علیهم االسلام دهند. (یادداشت مؤلف) :
از نسل حسین بن علی شاه شهیدی
نز تخمۀ جمشیدی و نز گوهر مهراج.
سوزنی.
، لقبی است که پس از کشته شدن به ناصرالدین شاه قاجار دادند. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماه شید
تصویر ماه شید
(دخترانه)
روشنی و درخشش ماه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاه فرید
تصویر شاه فرید
(دخترانه)
شاه آفرید
فرهنگ نامهای ایرانی
(نَ / نِ هََ)
سه شاخه ای که غله را بدان باد دهند. (از اشتنگاس)
لغت نامه دهخدا
ملقب به شهید، معاصر بهرام پنجم ساسانی، وی از عیسویانی است که از انکار دیانت خود امتناع کردند و بفرمان شاهنشاه ساسانی به مجازات ’نه مرگ’ محکوم شدند زیرادر مقابل محکمۀ شاهی جسورانه تذکر داده بودند که یزدگرد اول نیز چون از رفتار نیک خود نسبت به عیسویان دست کشید در حالی مرد که همه از او کناره کرده بودند و بعد از مرگ نیز جسد او را در مدفن قرار ندادند، (ایران در زمان ساسانیان ترجمه رشیدیاسمی ص 217)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
دهی از دهستان قیلاب بخش اندیمشک شهرستان دزفول. دارای 200 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
یا شاه آفرید یا شاهفرند. نام دختر فیروزبن یزدجرد بود که او را حجاج بن یوسف ثقفی به زنی برد. (از ابن خلکان در شرح حال زین العابدین علی بن الحسین ع). و رجوع به شاهفرند شود
لغت نامه دهخدا
(زَ)
دهی از دهستان بالاخیابان بخش مرکزی شهرستان آمل. دارای 130 تن سکنه. آب آن از چشمه و رودخانه. محصول آن برنج و غلات و مختصر لبنیات و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
نام ماه است چنانکه خورشید نام آفتاب است، (انجمن آرا) (آنندراج)، از مجعولات دساتیر است، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، و رجوع به دساتیر ص 265 شود، به معنی ماه و روشنی ماه است چنانکه خورشید روشنی خور، (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ماه شید
تصویر ماه شید
دوشنبه
فرهنگ واژه فارسی سره